
اعتیاد یکی از اصلیترین بیماریها و دغدغهها جامعه امروز ما محسوب میشود. برای برخورد منطقی و اصولی با بیماری اعتیاد شناخت علائم و ویژگیهای اعتیاد ضروری است. در حالت کلی ویژگیهای بیماری اعتیاد را میتوان در شش مورد تقسیمبندی کرد:
- اعتیاد بهعنوان بیماری مزمن
- اعتیاد بهعنوان بیماری مستقل
- اعتیاد بهعنوان بیماری پیشرونده و کشنده
- وسوسه و ویار در معتادان
- انکار بیماری اعتیاد
- زندگی غیرقابل اراده فرد معتاد
در این مقاله با نگاه اصولی به ویژگیهای اعتیاد پرداخته میشود تا عزیزان با آگاهی کافی بتوانند روش درست بر خود با بیماری اعتیاد را انتخاب کنند.
وسوسه و ویار در فرد معتاد
یکی از ویژگیهای بارز و مهم بیماری اعتیاد وسوسه است. مصرف مواد مخدر چنان احساس لذت شدیدی در فرد معتاد ایجاد میکند که موجب میشود با علم به اینکه فرد از زیانآور بودن مواد مخدر برای خود و اطرافیان آگاه است بازهم میخواهد بیشازپیش اینگونه مواد را مصرف کند. مشغول بودن ذهن فرد معتاد به مواد مخدر سبب میشود تا وی دیگر جنبههای زندگی، ازجمله تندرستی، خانواده، شغل و… را نادیده بگیرد. درنهایت تنها اولویت او در زندگی چگونگی دست یافتن و مصرف مواد مخدر میشود. علت مشغول بودن بیوقفه ذهن معتادان به مواد مخدر تأثیری است که مصرف اینگونه مواد بر مغز آنها برجای گذاشته است.
انکار داشتن اعتیاد توسط معتاد
مصرف بیرویه و بلندمدت مواد مخدر به سیستم ارتباطی مغز آسیب وارد کرده و سبب میشود افراد معتاد نتوانند واقعیت را از توهم و خیالهای باطل تشخیص دهند. این امر سبب میشود تا از یک مکانیسم دفاعی که انکار نامیده میشود استفاده کنند.
انکار درواقع نوعی دیوانگی است چون شیوه تفکر فرد معتاد را از حالت منطقی و صحیح خود خارج کرده و به دلیل اینکه وی از وضعیت و شرایطی که در آن قرار دارد ناآگاه است و از مصرف مواد مخدر لذت میبرد و راضی است؛ انکار سبب میشود که فرد معتاد به مصرف مواد مخدر خود ادامه دهد. انکار خود را به شکلهای متفاوتی نشان میدهد. منطقی وانمود کردن، روشنفکرانه جلوه دادن، توجیه کردن یا سرزنش کردن دیگران برای مصرف هر چه بیشتر مواد مخدر ادعای اینکه موادی که آنها استفاده میکنند اعتیادآور نیست و خود را وابسته به مواد مصرفی خود نمیدانند.
بااینحال آنها نمیدانند که انکار میکنند. چون مصرف مواد مخدر سبب شده است تا نتوانند واقعیتها را درك کنند و نمیدانند که در حال دروغ گفتن به خود و اطرافیانشان هستند. انکار مهمترین عامل واصلیترین مانع فرد معتاد برای روبرو شدن با واقعیت بیماری اعتیاد است. بسیاری از معتادین خود را فریب میدهند و انکار را تا پای مرگ ادامه میدهند و بسیاری دیگر نیز تا زمان رسیدن به عجز کامل و یا هنگامیکه سرشان به سنگ بخورد این مشکل را نمیپذیرند. اعتیاد تنها بیماری است که فرد مبتلابه آن را متقاعد میکند که بیماری خود را انکار کند. شاید یکی از دلایل آن تابو بودن اعتیاد باشد.
زندگی غیرقابل اداره فرد معتاد
بیماری اعتیاد سبب میشود تا فرد معتاد به بسیاری از عوارض و پیامدهای ناخوشایند این بیماری دچار شود. این پیامدها تحت عنوان عواملی که زندگی فرد معتاد را غیرقابل اداره میسازند یاد میشود. پیامدهای ناگوار بیماری اعتیاد سبب میشود تا سرنوشت و عاقبت فرد معتاد به یک یا چندی از عوامل زیر ختم شود:
- پیامدهای روانی: روان پریشی، هذیان گوئی، افسردگی، فکر کردن به خودکشی و…
- پیامدهای جسمی: نارسائی های پزشکی همچون عوارض کبدی، ایدز، هپاتیت و …
- پیامدهای رابطه ای: مشکلات زناشوئی یا خانوادگی، کودك آزاری و…
- پیامدهای اجتماعی: فعالیت های مجرمانه، ناصادقی، بی اعتباری، حقه بازی و…
- پیامدهای شغلی: از دست دادن شغل، مشکلات اقتصادی، بی خانمان شدن و…
- پیامدهای مالی: از دست دادن یا به باد دادن درآمد
اعتیاد، بیماری پیشرونده و كشنده
بیماری اعتیاد پیشرونده است به این معنی که آن باگذشت زمان وخیمتر شده و هرگز بهتر نمیشود. علاوه بر این، عدم مصرف مواد مخدر برای یك دوره زمانی خاص به این معنی نیست که مصرف مجدد آن بدون اشکال هست. تجربه نشان داده است معتادانی که پس از مدتی پاکی مصرف مواد مخدر را از سر میگیرند، درست با همان شدت قبلی به مصرف مواد مخدر ادامه میدهند. سرانجام خودداری از درمان اعتیاد و بهبود یافتن از بیماری اعتیاد میتواند کشنده باشد چون با مصرف بیرویه و بیشازاندازۀ مواد مخدر، مغز، کبد، قلب و دیگر اندامهای بدن آسیب میبینند و سرانجام مرگ از راه میرسد. افزون بر این، تأثیرات مخرب مواد مخدر بر مغز فرد معتاد ممکن است به ارتکاب قتل، خودکشی، یا انواع حوادث ناگوار دیگر که هریك از آنها زندگی معتاد را تباه میسازند منجر شود.
تجربه نشان داده است معتادانی که پس از مدتی پاکی مصرف مواد مخدر را از سر میگیرند، درست با همان شدت قبلی به مصرف مواد مخدر ادامه میدهند.
اعتیاد بهعنوان بیماری مزمن
اعتياد يك بیماری مزمن مغزي است که در شخص مبتلابه آن حالتی به نام اجبار به مصرف را به وجود میآورد. باوجوداینکه فرد میداند مصرف مواد زیانآور است وليكن این حالت منجر به مصرف بیرویه مواد مخدر میشود. با مصرف مواد مخدر بهتدریج ساختار فعالیتهای مغزی حالت غیرعادی را پیدا میکند. این حالت و تغییرات میتواند پیامدهای بلندمدت زیادی داشته باشد و به ایجاد الگوهای افکاری توأم با وسوسه و ويار جسمي منجر شود.
وسوسه حالتی ناخواسته و کنترل ناپذیر است كه بیوقفه براثر آنیک فکر يا صحنه یا تصویر یا حالتی احساسی که همواره ذهن انسان را درگیر خودکرده را به خود مشغول میسازد. بهعنوانمثال یک فرد معتاد حالت وسوسهاش را اینگونه بيان میکند:
اين مواد مخدر است که همواره ذهنم را به خودش مشغول میکند و بااینکه میدانم مصرف این مواد برای خودم و اطرافیانم زیانبار است اما بازهم به مصرف آن پافشاری میکنم و علت این اصرار برای مصرف مواد مخدر لذت فراوانی است که در ابتدای مصرف اینگونه مواد احساس کردم و بیوقفه و ناخودآگاه در پی آنم که همان لذت نشئگی نخستین را مجدداً تجربه کنم.
فرد معتاد همه فکر و ذکر خود را برای یافتن و مصرف مواد مخدر معطوف میکند چون تأثیر مواد مخدر بر مغز انسان باوجود غیرطبیعی بودن آن بسیار قوی است. فردی که مواد مخدر مصرف میکند توهم قوی بودن و داشتن کنترل بر اوضاع را در ذهنش پدید میآورد با مصرف مواد مخدر ناگهان متوجه میشود که میتواند از عهده کارهایی برآید که در حالت عادی از انجام این کارها وحشت و هراس دارد. فرد معتاد احساس نشئه بودن و سرخوشی میکند و فردی جسور میشود احساس میکند میتواند هر مشكلي را از پيش پا بردارد. ذهن فرد معتاد باوجود طبیعی و عادی نبودن اینگونه احساسات، از قرار گرفتن در چنین حالتهایی لذت میبرد. چنين چرخه ايست که سرانجام به ایجاد وسوسه در فرد معتاد منجر میشود.
هیچ دارو و درمانی برای بیماری اعتیاد وجود ندارد اما همانند دیگر بیماریهای مزمن میتوان آن را کنترل نمود. همانند کسانی که از بیماری دیابت، آسم یا نارسائیهای قلبی رنج میبرند. معتادان در حال بهبودی نیز باید برای درمان خود برنامهی مشاورهای داشته باشند که این برنامه در مرکز مشاورکده همراه ممکن بوده و با توجه به نوع بیماری فرد تحت درمان و مشاوره قرار خواهد گرفت.
اعتیاد بهعنوان بیماری مستقل
بیماری اعتیاد دارای یک ماهیت منحصربهفرد و جداگانه بوده و توسط بیماریهای دیگر به وجود نیامده است. معتادان صرف به علت شرایط اجتماعی، شرایط زیستی یا بیولوژیك به بیماری اعتیاد مبتلا نمیشوند. درواقع عوامل متعدد شناختهشده و حتی شناختهنشدهای وجود دارد که منجر به بیماری اعتیاد میشود؛ اما علم پزشکی ثابت کرده است که برخی عوامل ازجمله عوامل ژنتیکی ممکن است در بروز این بیماری دخیل باشد. ممکن است که ما به علت شرایط یا ملاحظات خاص درمانی، مصرف مواد مخدر را آغاز کنیم اما پسازآنکه بیماری پیشرفت کرد در آن حالت اعتیاد خود به پدیدهای جداگانه تبدیل میشود. برای مثال، ممکن است فردی برای غلبه بر افسردگی یا دردهای مزمن به مصرف مواد مخدر روی آورد اما مصرف بلندمدت مواد مخدر است که سرانجام به بروز بیماری اعتیاد میانجامد.
توجه داشته باشید که متخصصین مشاورکده همراه تنها برای بهبودی از بیماری اعتیاد راهحل ارائه میدهد. گرچه اصول مشاورهای موجود در برنامه مشاورهای مشاورکده همراه میتواند برای کمك به برطرف ساختن دیگر مشکلات زندگی نیز مورداستفاده قرار گیرد ولیکن، برنامه درمان بیماریهای اصلی دیگر محسوب نمیشود. برای مثال، اگر شما از ناراحتی قلبی رنج میبرید در آن صورت همزمان با اجرای برنامه مشاورهای برای بهبود بیماری اعتیاد، باید داروهای مناسب برای درمان ناراحتی قلبی خود را نیز مصرف کنید.