
مراحل شکست عشقی
همه ما توافق داریم بر این که یکی از تلخترین اتفاقات زندگی هر انسان، شکست عشقی میباشد.
عشق مسئلهای است که زندگی را برای ما بسیار خوشایند میکند.
در اوایل رابطه خودمان با معشوق، خاطراتی بی نظیر را با یکدیگر میسازیم اما به یک باره و در اثر گذشت زمان همه چیز عوض میشود.
ناگهان زندگی روی خوشی به ما نشان نمیدهد. جدایی دوران بسیار تلخی را برای ما ایجاد میکند.
در مقاله شکست عشقی و عاطفی درباره این شکست دردناک صحبت کردیم.
اما آیا چگونه بفهمیم که رابطهمان به پایان خود رسیده است؟
چه مراحلی باید بگذرد تا ما به زندگی عادی خود بازگردیم؟
در این مقاله تلاشمان بر این است تا به این قبیل پرسشها پاسخ دهیم. با ما همراه باشید.
مطالب ارائه شده در این پست:
-مراحل شکست عشقی
– 4 نشانه برای به پایان رسیدن رابطه
مراحل شکست عشقی
هنگامی که با این شکست دردناک مواجهه میشویم زمان میبرد تا دوباره به زندگی عادی برگردیم.
البته باید توجه کنیم که در همه افراد مراحل شکست عشقی به لحاظ زمانی یکسان نیست.
برخی از افراد این مراحل را خیلی زود طی میکنند و برخی دیگر زمان زیادی طول میکشد تا فراموش کنند.
اما به طور کلی میتوان گفت که مراحل شکست عشقی به شرح زیر است:
1-انکار میکنید
در اولین مرحله فرد نمیخواهد بپذیرد رابطهٔ عاشقانهای که با یکدیگر داشتهاند به پایان رسیده است.
در واقع فرد زمانی که روزهای خوش را به یاد میآورد اصلاً برایش مقدور نیست که چنین شکستی را در زندگی خود بپذیرد.
در نتیجه تصور میکند که هیچ اتفاقی نیفتاده.
در صورتی که این مرحله بسیار طولانی شود نیاز به مشاوره داریم.
2- عصبانی میشوید
در این مرحله نسبت به پارتنرمان خشمگین میشویم.
او را مسبب تمام اتفاقات میدانیم و حتی گاهی اوقات به فکر انتقام از او می افتیم.
در این زمان شما از خودتان نیز عصبانی هستید که چرا در چنین رابطهای بودم؟
ممکن است نسبت به والدین و دوستانتان نیز خشمگین شوید و برخی از آنها را به ناحق مقصر بدانید.
این مرحلهای است که به هر حال باید طی کنید و اصلاً نگران نباشید که مبادا تا آخر عمر در این مرحله بمانم.
3- غم به سراغتان میآید
به اصلیترین مرحله رسیدیم!!!
این مرحله، طولانیترین مرحلهای است که سپری میکنیم.
این مرحله همان مرحلهای است که ساعتها آهنگ غمگین گوش میدهیم.
مدام عکسهای دو نفره مان را چک میکنیم.
در این مرحله در بیشتر ساعات روز غمگین هستیم. به هیچ عنوان نمیتوانیم بدون پارتنرمان زندگی کنیم.
نکته بسیار مهمی که در این مرحله باید رعایت کنید این است که هیچ گاه زمانی که مراحل سوگ را به طور کامل طی نکردیم با کسی وارد رابطه نشوید.
وارد رابطه شدن در چنین دورانی تنها به خاطر فرار از تنهایی و فراموش کردن عشق پیشین است.
پس تا زمانی که به طور کامل آماده نشدید، رابطه دیگری را شروع نکنید.
در صورتی در رابطه تان خیانت رخ داده است می توانید مقاله ی مراحل پذیرش خیانت و تصمیم گیری برای آینده ی زندگی مشترک را مشاهده کنید.
4-این شکست را میپذیرید
آخرین مرحلهای که طی میکنید، مرحله پذیرش است.
در این مرحله ما شکست عشقی را فراموش نمیکنیم اما آن را به عنوان بخشی از خاطراتی که در زندگی ما گذشته، میپذیریم.
به طور کلی شکست عشقی به یکباره فراموش نمیشود. شما باید این مراحل را بگذرانید تا به آرامش در زندگی خود برسید.
در صورتی که برای گذراندن این مراحل نیاز مشاوره دارید میتوانید با روانشناسان ما تماس بگیرید.
4 نشانه برای پایان رسیدن رابطه
همه ما به نوعی میفهمیم چه وقت رابطهمان رو به پایان است.
اما بیشتر وقتها این حادثه آنقدر برایمان سخت و سنگین است که به روی خودمان نمیآوریم.
ما این را از درونمان احساس میکنیم و ناخودآگاه تلاش میکنیم تا همه چیز درست شود که البته در خیلی از موارد،
باعث غرق شدنمان میشود.
به طور کلی ما بر اساس نشانههایی میتوانیم بفهمیم که رابطه ما رو به پایان است. این نشانهها عبارتند از:
1-مثل سابق با یکدیگر صحبت نمیکنید.
حرف زدن حکم قلب رابطه را دارد.
وقتی قلب از کار بیفتد، اعضای دیگر هم دیر یا زود از کار می افتند و این اولین نشانه رو به پایان بودن رابطهتان است.
هنگامی که رابطهای را آغاز میکنید آنقدر حرف دارید که وقت کم میآورید.
اما زمانی که رابطه شما عمرش رو به پایان است، دیگر مثل سابق با یکدیگر صحبت نمیکنید.
2-جر و بحثتان زیاد میشود.
دائماً با یکدیگر دعوا میکنید.
جروبحث کار همیشگیتان است و بیشتر کارها و رفتارهایتان برای همدیگر اعصاب خردکن میباشد.
در چنین شرایطی دیگر اصلاً از کنار هم بودن لذت نمیبرید.
3-دیگر نمیخواهید هم را ببینید.
قبلاً تا نزدیک صبح با هم حرف میزدید. اما الان اصلاً برای صحبت با هم وقت نمیگذارید.
برخلاف گذشته موقع صحبت با او خوابتان میبرد، یا یادتان میرود به پیامها و تماسهایش جواب بدهید.
4-دائماً پارتنر خود را با دیگران مقایسه میکنید.
همه زوجهای دیگر را خوشبختتر از خودتان میبینید و با حسرت به تماشای آنها مینشینید.
هر جوانی را که میبینید فوراً طرف مقابل را با او مقایسه میکنید؛ البته مقایسه غیرمنصفانهای است
اما خودتان متوجه نیستید.
دیدن نقاط مثبت طرف مقابل سخت میشود و بدیهایش برجسته تراست.
در مجموع در چنین شرایطی توصیه ما این است از یک درمانگر کمک بگیرید.